|
سلام خوكشل آقاي خوفم عزيزو دلكيم زندگيكم گركما بزاني تاروه نفس كيشو وشله كو ومني اي وبلاگ فقط بخاطرو تو وش كرو دلكم گركما هروقت دلت تنگ بي بوانيشو ويادم كري حاريت بي ناشيلين؟؟؟ياااا......... ماچت كرو زمستان پي من وشا چون خاطره اولين ديدارما زنده كرووه هوشومي؟؟؟ 12بهمن 85بي پنجشنبه اولين بار چمه وشله كت ديه م اولين نگاه واولين لبخندت وپي اول بار وقته لواي دلم بردت چني وت ايتر حر نرانيتو مخلص شما كلاه قرمزي
آسمان هم كه باشي..... بغلت خواهم كرد فكر گستردگي اين واژه نباش... همه.. در گوشه ي تنهايي من جا دارند....
فداي چشمات اگه چشمام بارونيه فداي چشمات اگه گريه م پنهونيه فداي چشمات اگه خراب وداغونم بخاطر"تو"
گل آقاي خوبم گل آقام عزيزم دلم ميخواد هرلحظه اسمتو صداكنم چون از سكوتت وحشت دارم ميخوام صدات كنم تا باورم بشه كنارمي وقتي اسمتو ميارم مياي جلوي چشمم كه برميگردي وميگي گيان كه سم........ ميخوام هميشه نگاهت مال من باشه ولي ميدونم ممكن نيست ميدونم تو مال يكي ديگه اي او كه تورو ازم ميگيره اوكه بااومدنش خونه ي دلم هزار بار فروريخت و بادلگرمي به عشقت بازم ساختمش نگاهت مرهم تموم درداي منه نميخوام حتي فكرشم كنم با اون چشماي خوكشلت تو چشماش نگاه كني وبگي دوست دارم اين فكرا منو تامرز جنون كشيدن دلم ميخواد برم روي بلندترين كوه جايي كه جز به قول كاك معروف جز من وخداي من هيچكس نباشه اونوقت هرچقدر دلم ميخواد اسمتو داد بزنم و التماست كنم توروخدا تنهام نزار تنهام نزار گل آقام او... كه داره تورو ازم دور ميكنه آره همون كه بااومدنش شايد ديگه من اضافي شدم ميخوام اسم اونم اونقدر تكرار كنم كه شايد برام عادي بشه و وقتي اسمش مياد دلم هزار بار فرو نريزه شايد وقتي ميشنوم عاشق هم هستين ديگه اين بغض لعنتي گلومو فشار نده نميدونم به كي بگم پيش كي حرفاي دلم رو بگم كه دلم يه كم سبك شه ؟ از خدا ميخوام خوشبخت بشي ولي منو كه بيچاره ي عشقتم يادت نره ميخوام بغضم و غرورمو بشكنم و بگم عشق خوبم منو رها نكن به خدا ميميرم ميفهمي؟؟؟؟؟؟...
دنيايم را ميدهم براي لبخدت هراسي نيست تو كه شاد باشي دوباره دنيا از آن من است
مستي هم درد منو ديگه دوا نميكنه غم با من زاده شده منو رها نميكنه كي مياد به حرفاي من گوش بده آخه من غريبه هستم باهمه يكي آشنا مي آد به چشم من ولي از بخت بدم اونم غمه.............
اگه قول بدي اشك بشي و بري تو چشام قول ميدم واسه موندنت تا هيچوقت...... گريه نكنم.. اولين شعري كه تو اولين قرار دوسيمون تو دفترم نوشتي هنوزم انگار تو همون لحظه م اون حال و هوا 5فروردين86 ساعت 11و20 ظهر بود درست يادمه نم نم بارون ميومد داشتي آهنگ زخمي تراز هميشه از گوگوش برام باصداي بلند ميخوندي و ميخنديدي گفتم يه شعر برام بنويس بزار هربار ديدمت يه چيزي بنويسي و تاريخشو داشته باشم واسم خاطره بشه واسم نوشتي وزيرش نوشتي:دوستدار تو" a " ولي بعداز اون موقه هربار ديدمت اونقدر غرق چشماي خوكشلت بودم كه همه چي يادم ميرفت الانم وقتي دفترچه م رو نگاه ميكنم جز همون صفحه همه ش سفيد وخاليه ولي باهر ورق خاليش هزار خاطره ي خوش از چشماي خوكشلت دارم دليل نفس كشيدنم ميپرستمت تاهميشه ...........
من ماشو خوا قذاااااااااات تو فقط واچه هااااااااااش
وقتي موج موج قلب من درهواي تو فراز و فرو دارد درهواي تو تپش دارد وقتي رايحه ي خوش عشق از هرم نفسهاي تو استشمام ميشود وقتي زيارت چشمانت طراوت بهار را به دلم مي بخشد اما....... كنارم ندارمت دلم هواي پرواز ميكند تا نگاه تو... من باز هم باچشمانم باقلبم بافكرم بااحساسم منتظر ديدارتو هستم......................... .............................و باز تقديم بايه دنيا عشق براي خوكشل آقاي ويمممممممممم
گاه يك لبخندآنقدر عميق ميشود كه گريه ميكنيم گاه يك نغمه آنقدر دست نيافتني ميشود كه با آن زندگي ميكنيم گاه يك نگاه آنچنان سنگين ميشود كه چشمهايمان رهايش نميكنند گاه يك "عشق" آنقدر ماندگار ميشود كه هرگز فراموشش نميكنيم رويا هاي با تو بودن را نميتوان نوشت و حتي نميتوان سرود عشقت در قلب من تا هميشه جاودانه است تاروزي كه نفس درسينه من ميگذرد تصورير چشمان جذابت همسفر هرلحظه ي چشمان من اند
بازم سلام عشقكم مه زانو چشا؟ چي هربار به هردليل وكوچك وبزرگ جروبحثما بو گاهي دلم ترسو نكنه بهانه گيري كه جه وت دورم كريو ولي وقته مسيج مري كه وشو گركنا كه پشيمانني جه رفتاريت بازم تمامو دلم پر بو جه اميد زندگيكم تكيه گاهم تو كه من ميشناسي مزاني پيم به تمام معنا زندگيني پس بچگيام بخشه و كمك كره كه دلما جه يگتري دور نبو هيزي حض كرنا مرو ونبو تا اينكه باعثو نارحتيت بو
جه طرفي وچم
جه دسوتو فره مرياعشقكم كااااااااش هيچوقت نارحتيما تكرار نباوه فره وشم گركني بخوا گل آقاي مغرور و وشله و من
عشقم شرمنده كه بازم دلت جه دسم رنجيا بخشه گل اقام واچه كه هرگز شعله عشقت خاموش مبو
باز م بخشه ولي به دل ... دلكم نكنه حوصلت سربلو جه من نكنه چمه كات جه من گيري واچه كه هرگز تنيام نمازي درآغوشم بگير بگذار گرمي دستانت را حس كنم و مرا ببوس تا به هربوسه ات به آسمان پرواز كنم نگاهم كن و اشتياق چشمانم را ببين لرزش دستانم و را نظاره كن دلواپسي و فردا وشادي حضورت باهم آميخته اند آه كه چه شيرين و چه تلخ است عشق..
كاش در آغوشت آرام بگيرم آرامشي ابدي.
كبوتر قلبم اين روزها مي خواهد رها شود از قفس و پر بگيرد تا "تو" تا بر مژگانت دخيل ببند و.... در سايه ي داغ هرم نگاهت آرام بگيرد...
اگر ميدانستي چقدر دوستت دارم سكوت را ميشكستي وتمامي ذرات وجودت عشق را فرياد مي كرد اگر ميدانستي چقد دوستت دارم نگاهت را تا ابد به من مي دوختي تامن برسكوت نگاه تو رازهاي عشق زميني را با خود به عرش خداوند ببرم... اي كاش ميدانستي آنگاه ديگر هرگز قلبم را نميشكستي هرگز مرا مرا نمي آزردي اي كاش مي دانستي.......... آنگاه همه آن چيزها كه در بندت كشيده رها ميكردي غرورت را.....حرفت را.... اگر ميدانستي چقدر دوستت دارم تو نيز مرا بيشتر دوست ميداشتي..
بااينكه هواسردن تمامو شهركي وروه گرتن ولي دل من به قصكات اندازو ارديبهشت وشو گرم وسرسبزا الان مسيجو پي داني واتو كه فره وشو گركنا مه زانو چي بااينكه گرروه واتنت ولي ارو حال وهواي ترش بي مه زاني چن وشحالنا بالاخره تاوام لايقو عشقيت بو هرچند راهما دورن ه يگتري ولي دلما انه نزيكن كه گاهي وقتي جراتم نيا ته دل وشحاله بو ترسو شيطان حسودي كرو و باعث بو درو بيو جه من تو الان واتو بي تو مه تاوو زندگي كرو واتو كه من بينا دلوشيت ايسه ايتر مزانو احساسم درك كري من فره وشبختنا نفسم خواهيچوقت جه من دورت نكرو زندگيكم خواكرو هروقت اي خاطرامه وانيو جه آروي نزيكتربيمه و به عشق يگتري دلگرمتر بيمي....مگه نا گل چولمنگ وشره تمي بيتام دي واشه هااااااااااش .. آفلين تو چن عالني ماچوه خصوصيت كرو دلكم هياااااااان
نازنيم آرام و آسوده بخواب من در همين حوالي كنار چشمهاي تو ساكن شده ام ونقش ميزنم نوشته هايي را كه.... شبيه خوابهاي " تو "ميشوند نزديك صبح........
لعنت به دوري و دلتنگي
لعنت به دنيايي كه مرا از نگاه فيرو زه اي چشمانت دور انداخته
لعنت به دنياي كه حسرت گرمي دستانت را نثارم كرده
لعنت به دلتنگي دارم نفسهاي آخر را ميكشم....
كجايي؟؟
نفس كم آورده ام
نجاتم بده بامن بمان بهترينم و هرگز تنها مگذار دستانم را مهربانم .... از ياد مبر روزي را كه دلت را به من سپردي گفتي كه با من هميشه چشمه ي زلال عشق در قلبت ميجوشد... گفتي: منم دليل دلخوشي هايت تو گفتي واز آن پس حرفهايت فانوسي است روشن از اميد برلب پنجرهي انتظارم........
صفحه قبل 1 صفحه بعد براي تو كه بهتريني درباره وبلاگ  موضوعات آخرین مطالب آرشيو وبلاگ پيوندها
|
|||||
 |
|||||
قذاوتو پي ومي ومي وم
نااا منحرف مبه واتم يااا 
عشقكم آرويچ هواش سردا وروه فره واره ينه /ولي
راسي
هم نفس هرنفسم
.jpg)
دلم 
.jpg)
تبادل
لینک هوشمند
